در طول سال های پیش دبستانی، کج خلقی و بدخلقی بخشی طبیعی از زندگی بچه ها است. آنها وسائل را روی زمین می اندازند یا اسباب بازی های یکدیگر را به زور می گیرند، زیرا واژگان مناسب یا مهارت های اجتماعی مناسب تری برای بیان احساسات و نیازهای خود ندارند.
این طغیان ها به والدین این فرصت را می دهد تا به کودکان بیاموزند چگونه هیجانات خود را بیان و آنها را تنظیم کنند. هرچند این رفتارها می توانند نشانه های استرس نیز باشند. تحقیقات روانشناختی نشان میدهد اگر یکی از اعضای خانواده بیمار باشد، یا اگر والدین در حال طلاق باشند، ممکن است کودکان این گونه رفتار کنند. عصبانیت و پرخاشگری طبیعی است، اما والدین باید واکنش مناسبی به رفتار آنها نشان دهند.
این زمان بهترین موقع برای رسیدگی به خشم کودکان و آموزش خودکنترلی به آنهاست تا رشد سالم و مناسبی داشته باشند و در آینده به موفقیت دست یایند.
این مشکلات رفتاری در صورت عدم درمان می تواند مانع موفقیت کودکان در مدرسه شود و خطر ابتلا به مشکلات سلامت روان، بیماریهای جسمی و سوء مصرف مواد را در آینده افزایش می دهد.
خوشبختانه رویکردهای مختلفی وجود دارد که نشان می دهد این هیجانات قابل تعدیل هستند، به عبارت دیگر مشکلات رفتاری می تواند با درمان کاهش یافته و عملکرد کودک در مدرسه افزایش بیابد.
در اینجا توصیه هایی وجود دارد که چگونه به کودکان کمک کنید تا بر خشم و ناامیدی غلبه کنند:
کودکان خردسال اغلب عصبانی می شوند زیرا نمی دانند چگونه چیزی را که می خواهند، به دست بیاورند. در این شرایط دست های فرزندتان را بگیرید و با هم نفسی عمیق بکشید. به فرزندتان بگویید: «تو الان کمی عصبانی هستی، من هم همینطور. بیا هر دو نفسی عمیق بکشیم تا آرام شویم و ببینیم اوضاع از چه قرار است» به جز تنفس های عمیق، والدین می توانند سایر استراتژی های تنظیم هیجان زیر را به فرزندان خود آموزش دهند:
هنگامی که کودکان یاد می گیرند که به احساسات خود توجه کنند و آنچه را حس می کنند به زبان بیاورند، قادر خواهند بود به جای رفتارهای پرخاشگرانه با استفاده از کلمات و صحبت کردن با احساساتشان کنار بیایند. والدین می توانند کلمات مربوط به هیجاناتشان را مانند صبر، آرامش، شادی، ناامیدی، عصبانیت و غم را به بچه ها آموزش دهند و به آنها کمک کنند تا هر هیجانی را با حس های فیزیکی مربوط با آن مرتبط کنند.
زمانی که متوجه شدید فرزندتان در حال تجربه احساسات مختلفی است آن احساسات را معتبر بشمارید و به خاطر احساس راحتی او با هیجاناتش، جشن بگیرید. به او بگویید: «تو واقعا صبور و آرام هستی. این موضوع احتیاج به تلاش زیادی داشت، و من می بینیم که تو به خوبی تلاش می کنی.»
وقتی کودک بدرفتاری می کند، بسیار مهم است که پیامد رفتارش را ببیند، با او راجع به عواقب رفتارش صحبت کنید. در این شرایط کودک یاد می گیرد که بین رفتارش و واکنشی که از شما دریافت می کند، ارتباطی وجود دارد.
به عنوان مثال، والدین ممکن است از فرزند خود بخواهند به مدت 15دقیقه به اتاقش برود یا امتیاز خاصی مانند یک ساعت تماشای تلویزیون را از او بگیرند. دلیل این پیامد را برایش توضیح دهید، مثلا بگویید: « چون بشقاب را پرت کردی، باید به مدت 15 دقیقه در اتاق خودت بمانی.»
در مورد واکنش به رفتار فرزندتان باید متعادل و ثابت قدم باشید. اگر کودکی گاهی تنبیه شود و گاهی نه، یاد نخواهند گرفت که رفتار پرخاشگرانه اش عواقبی دارد. از واکنش های بیش از حد که با خشونت زیادی همراه است و میتواند به سلامت روان کودک آسیب جدی وارد کند، خودداری کنید.
به خاطر داشته باشید که طغیان های گاه به گاه در میان کودکان طبیعی است. اما اگر رفتارهای پرخاشگرانه ادامه یابد، بهتر است والدین از مشاوران و روانشناسان، اطلاعات بیشتری راجع به تفاوت رفتارهای عادی و الگوهایی که مشکلساز است، کسب کنند. شرکت در دوره های فرزندپروری می تواند آگاهی بیشتری در این زمینه به والدین بدهد.
همچنین مهم است تا به عوامل زمینه ساز در رفتار کودک توجه کرد. آیا رفتار او ناشی از عاملی استرس زا مانند، طلاق یا دعوای والدین است؟ آیا این رفتار فقط در خانه اتفاق می افتد یا در مدرسه هم رخ می دهد؟ اگر رفتار او به دلیل زمینه های گفته شده رخ می دهد و بیش از چند هفته ادامه می یابد، بهتر است والدین به یک روان درمانگر مراجعه کنند.