کمپین تابستان داغ تحول ذهن و زندگی

| تا 20% تخفیف استثنایی

به کودکان کمک کنیم تا هیجانات خود را درک کرده و آنها را مدیریت کنند

خواندن این مطلب

5 دقیقه

زمان میبرد!

به کودکان کمک کنیم تا هیجانات خود را درک کرده و آنها را مدیریت کنند

بروز هیجانات در نوزادان با گریه کردن همراه است و کودکان، بدخلقی و بد رفتاری می کنند. در این میان والدین انتظار دارند بچه ها بتوانند هیجانات خود را به خوبی مدیریت کنند.

یادگیری و تنظیم هیجانات فرآیندی پیچیده است و تنظیم آن به مهارت های بسیاری از جمله توجه، برنامه ریزی، رشد شناختی و رشد زبان نیاز دارد.

روانشناسان معتقدند کودکان این مهارت ها را در دوره های مختلف زندگی یاد میگیرند. توانایی آنها در مدیریت هیجانات منفی به ژنتیک، خلق و خو، محیطی که در آن رشد می کنند و عوامل بیرونی مانند میزان خستگی یا گرسنگی آنها بستگی دارد. در این میان والدین، معلمان و سایر مراقبان همگی نقش مهمی در کمک به یادگیری و مدیریت هیجانات کودک دارند.

زود شروع کنید

به گفته روانشناسان، نوزادانی که سریع واکنش نشان می دهند و به سختی آرام می شوند، زمانی که بزرگتر می شوند، بیشتر در مدیریت هیجانات خود دچار مشکل می شوند. همه بچه ها از آموزش و شناخت هیجانات خود سود خواهند برد. والدین و مراقبان می توانند وقتی فرزندانشان هنوز کوچک هستند، این آموزش را در قالب صحبت درباره احساسات خود با آنها انجام دهند. یا در شخصیت داستانهای کتاب و  فیلم ها به احساس غم، شادی، عصبانیت یا نگرانی اشاره کنند.

ارتباط

مطالعات نشان می‌دهد کودکانی که رابطه مطمئن و قابل اعتمادی با والدین یا مراقبان خود دارند، نسبت به کودکانی که نیازهایشان توسط مراقبانشان برآورده نمی‌شود، تنظیم هیجانی بهتری دارند. ثبات و آرامش به شما کمک می کند تا یک دلبستگی ایمن با فرزند خود ایجاد کنید.

صحبت کنید و آموزش دهید

به فرزندان خود بیاموزید که هیجانات خود را بشناسند و آنها را نام ببرند. اما هنگامی که ناراحت هستند، سعی نکنید این کار را انجام دهید. «وقتی اوضاع آرام است، سعی کنید فرصت‌هایی برای صحبت درباره هیجانات و استراتژی‌های مدیریتی با آنها پیدا کنید. به خاطر داشته باشید همه موارد در طول یک مکالمه حل نمی شود، اما شما می توانید زمینه این رفتار را ایجاد کنید.»

الگوی رفتاری خوب

اینکه به کودک بگوییم «آنچه را که می گویم انجام بده، نه آن چیزی که انجام می دهم» اشتباه است. «تحقیقات نشان می دهد که این حرف مضحک است. کودکان با الگوبرداری از کاری که والدینشان انجام می دهند، یاد می گیرند.

آرام باشید

الگوبرداری از رفتار خوب به حرف آسان است، به‌ویژه زمانی که کودک شما بزرگترین عصبانیت جهان را به راه می‌اندازد. اگر ممکن است خونسردی خود را از دست بدهید، قبل از رسیدگی به این وضعیت، یک دقیقه نفس عمیق بکشید تا آرام شوید. اگر لازم است به اتاق دیگری بروید و زمانی که آرام‌تر شدید برگردید. این رفتار به معنی اجتناب از موقعیت نیست، با این روش از واکنش تکانشی اجتناب می کنید.

گزینه های مختلف

وقتی فرزندتان آرام است، در مورد راه هایی که او می تواند موقعیتی دشوار را مدیریت کند، به صحبت بنشینید. تصور کنید آنها دوستشان را هل دادند تا اسباب بازی او را بگیرند و با آن بازی کنند. وقتی اوضاع آرام است، در مورد انتخاب‌های دیگری که دفعه بعد می‌توانند انجام دهند صحبت کنید. آنها می‌توانند به معلم بگویند تا آن وسیله را به صورت نوبتی از همکلاسی خود بگیرد یا وسیله دیگری برای بازی کردن پیدا کنند. این فرآیند می تواند به کودک شما کمک کند تا مهارت های حل مسئله را یاد بگیرد.

به آن عمل کنید

هنگامی که در مورد گزینه های احتمالی با فرزندتان صحبت می کنید، بهترین زمان برای «تمرین کردن و ایفای نقش است.» به نوبت نقش همکلاسی و فرزندتان را بازی کنید. با این تمرین، بچه ها شروع به استفاده از مهارت های جدید در دنیای واقعی خواهند کرد.

کمتر تنبیه و بیشتر تشویق کنید

تنبیه کردن رفتاری منفی و وسوسه انگیز است. اما تنبیه شدید کار را بدتر می کند نه بهتر. «وقتی فرزندپروری با خشونت همراه است، کودکانی که در مدیریت هیجانات خود مشکل دارند، با پرخاشگری بیشتری واکنش نشان می دهند.» تحقیقات نشان می دهد که شما باید چهار یا پنج تعامل مثبت رفتاری برای هر واکنش منفی داشته باشید. به عبارت دیگر، مراقبان باید زمان زیادی را صرف تمرکز و توجه مثبت، تمجید و پاداش برای رفتار خوب کنند. توصیه می‌شود برای رفتارهایی که می‌خواهید اصلاح کنید، به «تضادهای مثبت» فکر کنید. اگر کودک شما همیشه هنگام ترک زمین بازی فریاد می زند، او را به خاطر طغیان تنبیه نکنید، بلکه وقتی بدون عصبانیت از آنجا خارج می شوند، او را تمجید کرده و حتی می توانید جایزه ای کوچک به او هدیه دهید. پس «به جای تنبیه کودک به خاطر رفتار ناشایستی که داشته، هنگامی که رفتاری صحیح انجام می دهد، او را تحسین کنید.

تیم باشید

برای بچه‌هایی که در یادگیری تنظیم هیجان تلاش می‌کنند، ثبات، امری کلیدی است. «برای والدین، پدربزرگ ها و مادربزرگ ها، معلمان و سایر مراقبان بسیار مهم است که با یکدیگر برای رسیدگی به مشکلات خودتنظیمی کودک، همکاری کنند، به گفتگو بنشینند و یک رویکرد هماهنگ برای مدیریت رفتارهای کودک برنامه ریزی کنند.

انتظارات خود را بررسی کنید

انتظار نداشته باشید فرزندتان بی عیب و نقص رفتار کند، به خصوص اگر واقعا ترسیده یا استرس داشته باشد. وقتی بچه ها می ترسند و مضطرب هستند، (مانند زمان واکسینه شدن یا شروع مدرسه برای اولین بار) به احتمال زیاد قادر نیستند به مهارت های خودتنظیمی که در موقعیت های آسان تر از آن استفاده می کردند، دسترسی پیدا کنند. «در یک موقعیت استرس زا، کودکان بیشتر به حمایت بزرگسالان نیاز دارند.»

دیدگاه بلند مدت داشته باشید

اکثر کودکان تا زمانی که در دوران ابتدایی هستند یاد می گیرند که احساسات مهم خود را مدیریت کنند. اما این بدان معنا نیست که رشد عاطفی آنها به پایان رسیده است. مهارت عملکردهای اجرایی مانند برنامه ریزی، سازماندهی، حل مسئله و کنترل انگیزه ها  تا زمان بزرگسالی کماکان رشد می کنند. هر زمان از رفتار فرزندتان احساس ناامیدی کردید، به یاد داشته باشید که تنظیم هیجانات زمان می برد.

به دنبال حمایت باشید

اگر کودک شما با تنظیم هیجاناتش دست و پنجه نرم می کند، روانشناسان یا سایر متخصصان سلامت رفتاری می توانند در این شرایط کمک کنند. همچنین به والدین پیشنهاد می شود برای دریافت اطلاعات بیشتر، با معلمان یا مشاوران مدرسه ارتباط برقرار کنند. وقتی مشکلات، در مدرسه، سلامت فرد، زندگی خانوادگی یا سایر جنبه‌های زندگی فرد تداخل ایجاد می‌کند، راهنمایی گرفتن از یک مشاور مفید است.»

به  طور کلی، به والدین توصیه می‌شود فارغ از اینکه فرزندشان در سن نوزادی است یا آماده رفتن به مدرسه است، گام‌هایی برای ایجاد رابطه ای قوی با فرزندان خود بردارند. برای تقویت رابطه تان هرگز زود یا دیر نیست. ایجاد رابطه ای قوی و مثبت با فرزندتان مهم است. زیرا «بچه ها از افرادی که به آنها اعتماد دارند یاد می گیرند.»

 

درباره نویسنده



نظرات کاربران



دیدگاهتان را بنویسید

مطالب مرتبط



دسته بندی مطالب

محصولات جدید

جستجو کنید ...

تبلیغات