انعطافپذیری یا تابآوری روانی به توانایی فرد برای مقابله با دشواریها، فشارهای روانی و تغییرات زندگی و بازیابی تعادل ذهنی و عاطفی گفته میشود. کودکانی که انعطافپذیرند، در برابر شکستها، انتقادها، شکست در روابط و استرسهای تحصیلی، سریعتر به تعادل بازمیگردند و کمتر دچار اضطراب یا افسردگی میشوند.
در دنیای امروز که پر از چالشها، تغییرات سریع، رقابت و فشارهای روانی است، انعطافپذیری یکی از کلیدیترین مهارتهای زندگی برای کودکان محسوب میشود. کودکانی که در سنین پایین یاد میگیرند چگونه با مشکلات روبرو شوند:
عزت نفس قویتری دارند
روابط اجتماعی سالمتری برقرار میکنند
کمتر به استیصال، پرخاشگری یا انزوا دچار میشوند
در مدرسه عملکرد بهتری دارند
در نوجوانی کمتر به رفتارهای پرخطر (مثل اعتیاد یا بزهکاری) گرایش پیدا میکنند
انعطافپذیری مهارتی ذاتی نیست بلکه قابل یادگیری و پرورش است. عواملی که در شکلگیری آن نقش دارند:
کودکانی که پیوند عاطفی سالم با والدین دارند، در برابر مشکلات احساس امنیت بیشتری میکنند.
کودکی که میبیند پدر یا مادر در بحرانها آرام و منطقی عمل میکنند، این رفتارها را درونی میکند.
وقتی به کودک فرصت میدهیم خودش انتخاب کند، اشتباه کند و از آن یاد بگیرد، توان مقابلهاش بالا میرود.
برنامه روزانه منظم به کودک احساس کنترل و پیشبینیپذیری میدهد که در بحرانها مؤثر است.
کودکانی که احساسات خود را میشناسند و آنها را ابراز میکنند، بهتر میتوانند در برابر فشارهای روانی دوام بیاورند.
پس از شکست یا ناکامی، دوباره تلاش میکند
در موقعیتهای سخت به جای پرخاش یا فرار، دنبال راهحل میگردد
احساسات خود را بیان میکند و آنها را سرکوب نمیکند
در برابر تغییرات (مثل تغییر مدرسه یا نقل مکان) سازگارتر است
از اشتباهات خود یاد میگیرد و آن را فاجعه نمیبیند
از کودک بخواهید دربارهی احساساتش صحبت کند. بگویید «ناراحتیات را درک میکنم» تا بفهمد احساساتش پذیرفته شده است.
داستانهایی دربارهی شخصیتهایی که با مشکلات روبرو میشوند و آنها را حل میکنند، به کودک کمک میکند راهبردهای مقابلهای را یاد بگیرد.
با کودک موقعیتهایی فرضی را تمرین کنید. مثلاً: «اگه دوستت اسباببازیتو شکست، چیکار میکنی؟»
اجازه دهید کودک شکستهای کوچک را تجربه کند تا با مفهوم تحمل ناکامی آشنا شود و رشد کند.
با گفتن جملاتی مثل «من میدونم میتونی این مسئله رو حل کنی» اعتماد به نفس کودک را افزایش دهید.
وقتی شما در شرایط سخت آرام، متعادل و منطقی رفتار میکنید، کودک هم یاد میگیرد که سختی پایان دنیا نیست.
مدرسه میتواند نقش مهمی در تقویت این مهارت داشته باشد:
معلمانی که به جای تنبیه، راهنمایی میکنند
محیطی امن و حمایتگر برای ابراز احساسات
آموزش مهارتهای زندگی (مثل همکاری، حل اختلاف، خودآگاهی)
برنامههایی برای مدیریت استرس دانشآموزان
اشتباه والدین | اثر منفی روی کودک |
---|---|
محافظت بیش از حد | عدم توانایی در مدیریت چالشها |
سرکوب احساسات کودک | یاد نمیگیرد احساساتش را بشناسد و بیان کند |
مقایسه مداوم با دیگران | کاهش عزت نفس و ترس از شکست |
تنبیه به جای آموزش | تمرکز کودک بر ترس، نه یادگیری |
انجام همه کارها بهجای او | ناتوانی در تصمیمگیری و مسئولیتپذیری |
دفترچه احساسات: از کودک بخواهید هر روز احساساتش را بنویسد و دلیل آنها را پیدا کند.
بازی نقشها: موقعیتهایی مثل «دوستت تو رو دعوا کرده» را تمرین کنید.
شیشه موفقیتها: هر بار که کودک با یک مشکل روبرو میشود و آن را حل میکند، یک مهره یا نوشته داخل شیشه بیندازید.
مدیریت تنفس: به او تنفس عمیق و شمرده برای کنترل هیجانات را یاد بدهید.
ساخت تابلو اهداف: کودک اهداف کوچکش را مشخص و دنبال کند تا حس پیشرفت را تجربه کند.
اگر بخواهیم فرزندانی تربیت کنیم که در آینده نهتنها در برابر مشکلات مقاومت کنند بلکه از آنها یاد بگیرند و رشد کنند، باید از امروز مهارت «انعطافپذیری» را در آنها تقویت کنیم. این مهارت از خانه شروع میشود، با حمایت والدین رشد میکند و با تجربههای واقعی زندگی تثبیت میشود.
💬 اگر شما هم تجربهای درباره تربیت کودکان انعطافپذیر دارید، خوشحال میشویم در بخش نظرات با ما به اشتراک بگذارید.
📩 برای دریافت مقالههای بیشتر در این زمینه، ایمیلتان را در خبرنامه ما ثبت کنید.