روابط زناشویی یکی از پیچیدهترین و در عین حال زیباترین ابعاد زندگی انسان است. با وجود عشق و علاقه اولیه، بسیاری از زوجین در طول زندگی مشترک با چالشهایی مواجه میشوند که منجر به دلخوری، سوءتفاهم، دعوا و حتی طلاق عاطفی میگردد. بسیاری از این مشکلات ریشه در «طرحوارههای اولیه ناسازگار» دارند که از دوران کودکی شکل گرفتهاند و اکنون در روابط بزرگسالی فعال میشوند. طرحوارهها الگوهای ذهنی و رفتاری عمیقی هستند که به شکل خودکار، افکار، احساسات و رفتارهای ما را هدایت میکنند.راهکار طرحواره زوجین
شناخت این طرحوارهها و استفاده از راهکارهای مبتنی بر طرحوارهدرمانی میتواند روابط زوجین را متحول کرده، اعتماد و صمیمیت را احیا کند و مسیر بهبود و رشد مشترک را هموار سازد.
طرحواره به الگوهای دیرپای فکری و احساسی گفته میشود که در کودکی و نوجوانی شکل میگیرند و در طول زندگی فعال باقی میمانند. این طرحوارهها مانند عینکی عمل میکنند که از طریق آن دنیا، دیگران و خودمان را تفسیر میکنیم. آنها تأثیر مستقیم بر تصمیمگیریها، نوع واکنش به مسائل، انتخاب شریک عاطفی و نحوه برقراری ارتباط دارند.
وقتی یکی از زوجین (یا هر دو) دارای طرحوارههای ناسازگار باشند، واکنشهای هیجانی شدیدی به رفتارهای طرف مقابل نشان میدهند. برای مثال، فردی با طرحواره رهاشدگی، ممکن است با کوچکترین فاصله یا بیتوجهی از سوی همسر، احساس طردشدگی و نگرانی شدید کند.
ترس دائمی از اینکه شریک زندگی ترک کند یا علاقهاش را از دست بدهد. این طرحواره باعث وابستگی شدید یا کنترلگری میشود.
باور به اینکه دیگران قصد سوءاستفاده، دروغگویی یا خیانت دارند. چنین افرادی معمولاً شکاک، بدبین و بسیار حساس هستند.
احساس اینکه فرد دوستداشتنی یا قابلدوستداشتن نیست و اگر کسی به او نزدیک شود، متوجه نقصهایش خواهد شد. ممکن است باعث کنارهگیری از روابط عاطفی یا رفتارهای دفاعی شود.
ناتوانی در بیان نیازها، خواستهها و احساسات برای جلوگیری از طرد یا خشم طرف مقابل. معمولاً باعث احساس قربانی بودن یا انفجار ناگهانی خشم میشود.
نیاز به کاملبودن، موفقبودن یا رعایت قوانین خاص برای داشتن ارزش. فشار زیادی بر خود و شریک زندگی وارد میکند.
احساس ناتوانی در مدیریت امور روزمره بدون کمک دیگران. چنین فردی به دنبال حمایت مداوم است و بدون آن احساس اضطراب میکند.
باور به اینکه نیازها و خواستههای شخصی باید همیشه برآورده شوند، بدون توجه به نیازهای دیگران. این طرحواره میتواند موجب سلطهگری یا بیاعتنایی به شریک زندگی شود.
اولین قدم برای تغییر، آگاهی است. هر کدام از زوجین باید با کمک متخصص یا ابزارهای خودشناسی، طرحوارههای اصلی خود را بشناسند. برای مثال، یکی ممکن است طرحواره رهاشدگی و دیگری طرحواره بیاعتمادی داشته باشد.
بعد از شناخت طرحواره، لازم است بررسی شود که این الگو چگونه در زندگی زناشویی فعال میشود. برای مثال، آیا همسرتان سکوت میکند و شما فوراً دچار نگرانی میشوید؟ آیا اختلافات تکرارشوندهای حول موضوعات مشابه دارید؟
یکی از راههای کاهش درگیریهای ناشی از طرحوارهها، آموزش مهارتهای ارتباطی است:
یکی از اهداف اصلی طرحوارهدرمانی، اصلاح باورهای ناکارآمدی است که در ذهن زوجین نهادینه شدهاند. مثلاً فردی که باور دارد «من لیاقت دوستداشتهشدن ندارم»، با مرور شواهد مثبت و تقویت عزتنفس، میتواند این باور را تغییر دهد.
روابط زناشویی سالم، بر پایه دلبستگی ایمن بنا شدهاند. بازسازی دلبستگی از طریق ایجاد امنیت روانی، پذیرش، درک و حضور دائمی عاطفی ممکن میشود. تمرین مهربانی، همدلی و حمایت عاطفی، ستونهای دلبستگی ایمن را تقویت میکنند.
زوجها باید نسبت به واکنشهای خودکار و تلههای رفتاری (مانند سکوتهای طولانی، انتقاد تند، کنارهگیری یا عصبانیت) آگاه شوند و آنها را با رفتارهای جایگزین مثبت جایگزین کنند.
یکی از ابزارهای قدرتمند در طرحوارهدرمانی، تمرین ذهنآگاهی (mindfulness) است. این تمرین به زوجین کمک میکند در لحظه حال باقی بمانند و از واکنشهای شدید هیجانی جلوگیری کنند. تمریناتی مانند تنفس آگاهانه، نوشتن احساسات و تصویرسازی ذهنی کمککنندهاند.
زوجها میتوانند با ایجاد تجربههای خوشایند مشترک (مانند سفر، فعالیتهای خلاقانه، رستورانگردی یا حتی بازیهای رومیزی) احساس دلبستگی و صمیمیت را افزایش دهند. خاطرات مثبت، حافظه هیجانی رابطه را بازسازی میکنند.
کار با رواندرمانگر آشنا با طرحوارهدرمانی میتواند به زوجین کمک کند تا:
تکنیکهایی مانند گفتوگوهای هدایتشده، تمرینات تصویری، نامهنویسی درمانی، بازینقش، تمرینهای ذهنآگاهی، ثبت وقایع روزانه و بازسازی ذهنی از جمله ابزارهای مورد استفاده در جلسات مشاوره هستند.
مهسا با طرحواره نقص و شرم، مدام نگران بود که امیر از ظاهر یا رفتار او خسته شود. امیر نیز به دلیل طرحواره معیارهای سختگیرانه، مدام در حال ارزیابی و انتقاد از مهسا بود. با گذراندن ۱۲ جلسه طرحوارهدرمانی زوجی، هر دو به ریشههای فکری و هیجانی خود آگاه شدند و توانستند نحوه ارتباطشان را بازسازی کنند.
نسرین به شدت وابسته و دارای طرحواره رهاشدگی بود، در حالی که علی از فشار این وابستگی فراری و دارای طرحواره اطاعتگری بود. در روند درمان، نسرین آموخت که خودمراقبتی و استقلال را تمرین کند، و علی توانست نیازهای واقعی خود را بدون احساس گناه بیان کند.
فاطمه با طرحواره بیاعتمادی، مدام پیامها و رفتارهای حمید را زیر سوال میبرد. حمید هم به دلیل طرحواره استحقاق، نیازهای خود را بالاتر از هر چیزی میدانست. طی فرآیند درمان، فاطمه توانست از ریشههای ترس خود آگاه شود و با تمرینات عملی، اعتمادسازی را تجربه کند. در عوض، حمید توانست درک همدلانهتری نسبت به همسرش پیدا کند.
راهکارهای طرحواره زوجین، ابزاری علمی و اثربخش برای حل چالشهای عاطفی و ارتباطی در زندگی زناشویی هستند. این رویکرد به زوجها کمک میکند تا ریشه تعارضهای خود را درک کرده، هیجانات سرکوبشده را پردازش کنند و الگوهای رفتاری سالمتری در رابطه ایجاد نمایند. اگر به دنبال صمیمیت عمیقتر، درک متقابل و روابطی پایدار هستید، شناخت و درمان طرحوارههای ناسازگار را جدی بگیرید.
آیا شما یا همسرتان تجربه استفاده از طرحوارهدرمانی در زندگی مشترک دارید؟ سوالات و نظرات خود را با ما در میان بگذارید یا برای دریافت راهنمایی حرفهای با مشاوران ما در سایت Tzehn تماس بگیرید.