ترس یکی از واکنشهای طبیعی انسان است که بهویژه در دوران کودکی بیشتر دیده میشود. کودکان در مسیر رشد خود با موقعیتهای جدیدی مواجه میشوند که بعضی از آنها به شکل موقت باعث نگرانی و ترس میگردد. ورود به مدرسه نیز یکی از همین موقعیتهای مهم و جدید است. بسیاری از والدین تجربه کردهاند که فرزندشان در روزهای اول مدرسه دچار دلتنگی، گریه یا حتی امتناع از رفتن به کلاس میشود. این موضوع تا حدی طبیعی است و معمولاً با گذشت زمان و حمایت والدین کاهش پیدا میکند. اما گاهی ترس از مدرسه شدت بیشتری پیدا کرده و از یک احساس طبیعی فراتر میرود و به یک ترس بیمارگونه یا اختلال اضطرابی تبدیل میشود. شناخت تفاوت این دو حالت به والدین و مربیان کمک میکند تا بهترین واکنش را نشان دهند.

۱. مدت زمان ترس
-
ترس طبیعی: بیشتر در روزهای ابتدایی مدرسه یا هنگام تغییر معلم و محیط دیده میشود. کودک معمولاً ظرف چند روز یا هفته با شرایط سازگار میشود و میزان نگرانیاش کاهش مییابد.
-
ترس بیمارگونه: هفتهها یا ماهها ادامه دارد و حتی پس از گذشت زمان هم بهبود نمییابد. در چنین شرایطی کودک بهطور مداوم از رفتن به مدرسه اجتناب میکند.
۲. شدت واکنش کودک
-
ترس طبیعی: کودک ممکن است صبحها کمی بیمیلی نشان دهد یا هنگام خداحافظی گریه کند، اما بعد از ورود به مدرسه آرام میشود.
-
ترس بیمارگونه: واکنشها بسیار شدید است؛ کودک دچار علائم جسمی مثل تپش قلب، تهوع، دلدرد یا حتی حمله پانیک میشود و هیچگونه آرامشی پیدا نمیکند.

۳. تأثیر بر زندگی روزمره
-
ترس طبیعی: روی سایر جنبههای زندگی مثل خواب، تغذیه یا بازی تأثیر چندانی ندارد. کودک همچنان فعالیتهای مورد علاقهاش را انجام میدهد.
-
ترس بیمارگونه: زندگی روزمره را مختل میکند. کودک ممکن است بیخوابی بگیرد، اشتهایش کم شود، انگیزه برای درس و بازی نداشته باشد و حتی روابط اجتماعیاش محدود شود.
۴. ریشه و علت
-
ترس طبیعی: معمولاً از اضطراب جدایی یا ناشناخته بودن محیط ناشی میشود.
-
ترس بیمارگونه: ممکن است ریشه عمیقتر داشته باشد؛ مثل تجربههای منفی در مدرسه (زورگویی، تحقیر، تنبیه)، فشار بیشازحد والدین برای موفقیت یا اختلالات اضطرابی زمینهای.
۵. نقش والدین در مدیریت ترس
-
ترس طبیعی: والدین با دلگرمی، همراهی و نشان دادن جنبههای مثبت مدرسه میتوانند کودک را آرام کنند.
-
ترس بیمارگونه: والدین هرقدر هم حمایت کنند، کودک بهبود قابلتوجهی پیدا نمیکند و معمولاً نیاز به مشاوره روانشناس یا مداخله تخصصی دارد.
مقایسه کلی
به زبان ساده:
-
ترس طبیعی موقت و قابل کنترل است.
-
ترس بیمارگونه مزمن، شدید و اختلالزا است.
والدین باید به دقت به نشانهها توجه کنند. اگر ترس کودک بیش از چند هفته ادامه یافت، با علائم جسمی همراه شد یا زندگی روزانهی او را مختل کرد، احتمالاً با یک اختلال اضطرابی روبهرو هستیم نه یک ترس ساده و گذرا.

جمعبندی
ترس از مدرسه در کودکان پدیدهای رایج است که میتواند طبیعی یا بیمارگونه باشد. تفاوت اصلی این دو نوع ترس در مدت زمان، شدت، تأثیر بر عملکرد روزمره و امکان مدیریت توسط والدین نهفته است. ترس طبیعی معمولاً کوتاهمدت و قابل حل است، اما ترس بیمارگونه نیازمند توجه جدی و گاهی مداخلات درمانی است. والدین و معلمان باید دقت کنند که ترس کودک را سرسری نگیرند؛ چراکه بیتوجهی به ترس بیمارگونه میتواند به مشکلات عمیقتری مثل اضطراب اجتماعی یا افسردگی در آینده منجر شود. بهترین اقدام، تشخیص زودهنگام و استفاده از کمک متخصصان روانشناسی کودک است تا کودک بتواند با آرامش و اعتمادبهنفس مسیر تحصیلی خود را ادامه دهد.


